چه خوش خیال بودم
که همیشه فکــر می کردم در قلـــــــــــــــب تو محکومم .... به حبـــــــــس ابــــــــــد!!
به یکـباره جا خوردم
وقتـی زندانبان به یکبـاره بر سرم فریـاد زد
هــــــــــی … تــــــــــــــو
آزادی...!!
وصدای گام های غریبه ای که به سلول من می آمد.
5 امتیاز + /
0 امتیاز - 1391/11/18 - 20:41